۲

اینارو چند روز پیش نوشتم ولی چون امروز این بلاگ راه افتاد امروز میذارم ... این و پست بعدی ... :


امروز همه چی رو نِروِ منه و منم مثل همیشه به خاطر غرورمم که شده میخوام چهره مُ حفظ کنم..

یا واسه خودم ... نمیخوام اعصاب خودمُ خورد کنمُ هرچی میشه حواله میکنم به دلم ... ناراحتی بهتر از عصبانیته!

مخصوصا" من که انقدر بد عصبی میشم!

بسه!!
دور هرچی دوسته یه خط قرمز!!

امروز اولین نفر من بودم که از مدرسه درومدم که دیگه کسی نباشه بگه من دیر اومدم سرویس رفت!
بهونه نداشته باشن!
چرا من هروقت میام دم مدرسه (اون شعبه) خانوم ملکی رو میبینم!؟

مقامی بزرگ رو میبینم!

اه! عق!

از خانوم مقامی از وقتی که اون شب تو اردوگاه اونقدر بی منطق عصبانی شد و بهمون هرچی خواست گفت بدم اومد

اما ته دلم میدونم که نسبت به مدیرای دیگه خیلی بهتره ...

هوم ...

هر روز دیگه ای به غیر از پنجشنبه ها دلم واسه کلاسای فتحی تنگ میشه

ولی وقتی پنجشنبه میشه دلم نمیخواد برم!!

لیدام که هردفعه یه بهونه ای میاره که ساعت 2 بریم کلاس!!

من خستم!
من میخوام 6 برم!

گفتم که دیگه دور هرچی دوسته یه خط قرمز!!

من به کسی وابسته نیستم!
من هروقت خودم بخوام میرم کلاس!!
اصلا" مهم نیس که تو برنامه ت چیه!!

بهرحال من 6 میرم!!
خودم مهم ترم!!

& دیگه مهم نیس که تو کی کتاب انرژی اتمی فیزیک رو میگیری!!

هروقت بخوام شروع میکنم.

و اعصاب خودمُ خورد نمیکنم!!

خودم مهم ترم!!

I don’t care about  you and your plans anymore!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد