۱۸

+امروز نازنین به عنوان اولین نفر تو زندگیم بهم گفت که اراده م قویه!!!!!


+ دیروز عسل بهم گفت خیلی خیلی منطقیم ... گرچه خیلیا گفته بودن اما اینیکی خیلی حال داد ...


+ امروز با ایمان چت کردم & خیلی خیلی دلم براش تنگ شده بود ... انقدر بوس و قلب اینا براش زدم از تعجب دهنش اندازه غار علی سدر باز بود :دی میگفت : میخوای بیام پایین؟ :O

Lol

اما خیلی دوسش دارم ... الآن پیشم بود یه بوس گنده ی آبدار میکردمش!!!!! :*

خیلی پسر مهربونیه ...


+الآن دارم میمیرم از ذوق و اینا :D نمیدونم چرا :D


+پسفردا قراره با سها و لیدا و آرمین و ایمان و سینا بریم ناهار بیرون ...

نمیدونم کار درستیه یا نه ... اما من به عقل خودم اطمینان دارم ... میتونم خودمُ کنترل کنم ... میتونم جدی نگیرم این رابطه ها رو ... درضمن آرمین و سینا که هم سن منن! چند ماه کوچیکتر!! ایمنم یه سال ازم کوچیکتره!! & من میدونم که شاید 6-7 سال دیگه ... دیگه هیچوقت نتونم ازین کارا بکنم که مجردی برم با دوستام بیرون ... (پسر دختر) ... so تصمیم گرفتم بترکونم & از دوران مجردیم کاملا" استفاده کنم!!!

Whatya Think About?!!!!!!


نظرات 2 + ارسال نظر
ترانه جمعه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:53 ق.ظ http://taranebahane.blogsky.com

دختر باحالی هستی خوشم اومد ازت
به ما هم سر بزن میخوام لینکت کنم گلم
خواستی تو هم بکن

ترانه جمعه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:05 ب.ظ http://taranebahane.blogsky.com

نیلا جان
من آدم غمگین و افسرده ای نیستم
اتفاقا خیلی هم هایپر اکتیوم
اینا دلتنگیایه که بعضی اوقات سراغ همه آدما میاد
راستی امیدوارم تو کنکور هم موفق باشی با یه رتبه ی عالی و رشته ی عالی تر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد