31

من عـــــــــــــــــــــــــــاشق این داداشمم!!!!!!

خیلی دوسش دارم!!

آخه یه پسر چقدر میتونه مهربون باشه!?!!!!!! :X:X:X

30

از مصحبت با شما خوشحال شدم!

خیلی! خیلی!!

خیلی دوستت دارم...

پسر عمو!

I Always Need To Talk With You!!

29

میدونی؟

خیلی وقتا که ناراحتم ... حرف آرمین میتونه آرومم کنه!

 

یه بار ازش پرسیدم منم خیلی جلف بازی در میاوردم؟ گفت نه اصلا" تو خیلی خوب بودی و اینا

گفتم آخه اون لحظه که من رفتم گوشیِ سینا رو از تو جیبش درآوردم حتی سها هم میگفت زشته باو بیا اینور!!

گفت خُـــب البته همه چی درست نبود اما داور اونا رو آوانتاژ داد!!

 

این خیلی به من کمک میکنه جدیدا" ... وقنایی که حس میکنم تو یه جمعی یه کار ضایعی کردم ... این یادم میاد و میفهمم : خب!! بعضی جاها هم کارام درست نبوده اما در مجموع خوب بود!!

 

Tnx Armin!!

با اینکه خودت نمیدونی!!

& منم بهت نمیگم!!

;)

28

یه غمی همیشه باهامه ...

نمیتونم اونجوری که دوس دارم زندگی کنم ... نمیتونم خودم باشم ...

oOPsSs!!

It Wasn’t My Choice!!

Nope!! Nope!!

It Wasn’t My Choice At All!!

خیلی وقتا وقتی با خانواده م هستم حس خوبی ندارم ...

غریبی میکنم ...

خودم نیستم ...

نه!!

این زندگی چیزی نیست که من میخوام!!

NOPE! IT ISNT MY CHOICE!!

27

به قول امیررضا ما تو یه کشوری زندگی میکنیم که همه مثل گاو هستن!!

قدرت دارن اما هیچی نمیفهمن!